گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد دوم
قوانین زنان



قوانین زنان قرآن کریم در آیه دویست و بیست و یکم سورهي بقره به نقش ایمان در ازدواج و ارتباط آنها با فرجام نیک و بد
انسان اشاره میکند و میفرماید: 221 . وَلَا تَنکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَ تَّی یُؤْمِنَّ وَلَأَمَۀٌ مُؤْمِنَۀٌ خَیْرٌ مِن مُشْرِکَۀٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَلَا تُنْکِحُوا
الْمُشْرِکِینَ حَتَّی یُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِن مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَاللّهُ یَدْعُوا إِلَی الْجَنَّۀِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَیُبَیِّنُ
آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ و با زنان مشركِ [بت پرست ، ازدواج نکنید؛ تا ایمان آورند. و مسلماً کنیز با ایمان، از زن (آزاد بت
پرستِ) مشرك بهتر است؛ و اگر چه شما را به شگفت آورد. و به مردان مشرك [بت پرست زن مدهید، تا ایمان آورند؛ و مسلماً
برده با ایمان، از مرد (آزاد بت پرستِ) مشرك، بهتر است؛ و اگر چه شما را به شگفت آورد. آنان به سوي آتش فرا میخوانند؛ و
خدا با رخصت خود، به سوي بهشت و آمرزش فرا میخواند، و آیاتش را براي مردم روشن بیان میکند، باشد که آنان متذکِّر
که مرد شجاعی بود، از طرف ،« مَرثَد » شوند. ص: 193 شأن نزول: حکایت شده است که شخصی به نام
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مأمور شد که از مدینه به مکه برود و گروهی از مسلمانان را با خود بیاورد. وقتی او وارد مکه شد،
برخورد کرد که در زمان جاهلیت او را میشناخت. آن زن از مرثد تقاضاي ازدواج نمود. مرثد « عناق » در آنجا با زن زیبایی به نام
گفت: باید از پیامبر صلی الله علیه و آله اجازه بگیرم. وي پس از انجام مأموریت خویش به مدینه باز گشت و جریان را به اطلاع
و بیان کرد که زنان مشرك و بتپرست شایستهي همسري و ازدواج با «1» پیامبر صلی الله علیه و آله رساند. آیهي فوق نازل شد
. مردان مسلمان نیستند، اگر چه زیبایی و ثروت آنها مسلمانان را به شگفت آورد، مگر آنکه ایمان آورند. نکتهها و اشارهها: 1
صفحه 60 از 119
به خاطر آثار وراثتی و تربیتی آن، اهمیت زیادي قایل شده و ازاینرو شرایط گوناگونی براي آن قرار داده و «2» ، اسلام براي ازدواج
مشرکان را شایستهي همسري مسلمانان ندانسته است؛ چرا که فرزندان مشرکان روحیه و صفات آنان را به ارث میبرند و اگر
کودکی در دامن شخص بتپرستی تربیت شود، سرنوشت شومی خواهد داشت. علاوه بر آن، اگر مشرکان، که با اسلام بیگانهاند،
. به خانههاي مسلمانان راه پیدا کنند، جامعهي اسلامی گرفتار هرج و مرج میشود و صفوف از یکدیگر مشخص نخواهند شد. 2
در قرآن بیشتر به بتپرستان گفته میشود، امّا برخی از مفسران معتقدند که این واژه شامل یهودیان و مسیحیان نیز « مشرك »
میشود؛ چرا که ص: 194 آنها نیز براي خدا شریک قایلاند. امّا با توجه به اینکه در آیات زیادي از
در مقابل اهل کتاب به کار رفته است، میتوان گفت که این واژه در قرآن به معناي بتپرست به کار رفته « مشرك » قرآن واژهي
دو احتمال وجود دارد: الف) مقصود از دعوت خدا، همان بیان ،« خدا دعوت به بهشت میکند » 3. در معناي جملهي «1» . است
به کار رفته « مؤمنان » به جاي واژهي « اللّه » حکم ممنوعیت ازدواج با بتپرستان است که نتیجهي آن، بهشت خداست. ب) واژهي
است؛ چرا که در مقابل مشرکان میبایست واژهي مؤمنان به کار میرفت. این جانشینی به خاطر شدّت ارتباطی است که فرد مؤمن
با خدا دارد. این نکتهي بسیار لطیفی است، یعنی گویا سخن مؤمنان همان سخن خداست. 4. در انتخاب همسر، ایمان اصالت دارد،
پس نباید فریب ظاهر زیباي مشرکان را بخوریم و باید بدانیم که ازدواج خوب و موفق زمینهساز بهشت و ازدواج بد و ناموفق
زمینهساز جهنم است. آموزهها و پیامها: 1. اصل زیر بنایی ازدواج، ایمان است. 2. ارزش اصیل انسان ایمان است (نه مال و زیبایی).
3. نزدیکی و ازدواج با مشرکان، زمینهساز سقوط در آتش است. 4. پیروي از دستورات الهی (و ازدواج با مؤمنان) زمینهساز
آمرزش و بهشت است. 5. زیبایی ایمان همسر را فداي زیبایی ظاهري او نکنید. 6. توجه به آیات روشن الهی، بیدارگر است. ***
ص: 195 قرآن کریم در آیهي دویست و بیست و دوم سورهي بقره به قوانین خاص بانوان در هنگام
عادت ماهیانه اشاره میکند و میفرماید: 222 . وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ المَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذيً فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِی الْمَحِیضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّی
یَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ و از تو، در باره عادت ماهانه [زنان
آن رنجی است؛ از این رو در عادت ماهانه، از زنان کنارهگیري کنید، و با آنان نزدیکی ننمایید، تا پاك شوند. و » : میپرسند، بگو
هنگامی که پاك شدند، پس از جایی که خدا به شما فرمان داده، به آنان [در] آیید. که خدا، توبه کاران را دوست دارد، و پاکان
شأن نزول: بانوان در هر ماه بین سه تا ده روز عادت ماهیانه دارند و خون میبینند. در این مورد جمعی از «. را (نیز) دوست دارد
یهودیان معتقد بودند که معاشرت مردان با زنان در این حالت مطلقاً حرام است و حتی در غذا خوردن و خوابیدن و تمام زندگی
باید از آنها اجتناب کنند. در مقابل، گروهی از مسیحیان معتقد بودند که هیچ گونه فرقی میان حالت عادت ماهانهي زنان و غیر آن
نیست و در این حالت، حتی آمیزش جنسی مانعی ندارد. و مشرکان عرب به ویژه آنان که در مدینه زندگی میکردند، با اخلاق و
عادات یهودیان انس گرفته بودند و با زنان حائض مانند یهودیان رفتار میکردند. بدین مناسبت برخی از مسلمانان از پیامبر اکرم
«1» . صلی الله علیه و آله در این باره پرسش ص: 196 کردند و آیهي فوق در پاسخ آنان فرو فرستاده شد
این آیه، ابتدا به فلسفهي حکم اشاره کرد که حیض زنان چیز زیانآوري است؛ سپس به مسلمانان دستور داد که در این حالت از
زیانهاي بهداشتی فراوانی «2» همبستري با زنان دوري کنند. نکتهها و اشارهها: 1. آمیزش جنسی با زنان در حالت عادت ماهیانه
از جمله: ایجاد محیط مساعد براي پرورش «3» ؛ براي مرد و زن دارد که در کتابهاي تفسیر و پزشکی به آنها اشاره شده است
میکروبها و بیماريهاي آمیزشی و آلوده شدن دستگاه تناسلی مرد و .... آري، ممنوعیت آمیزش در این حالت، حاکی از
هماهنگی احکام و قوانین اسلام با نظام آفرینش و وضعیت جسمی زنان و جلوگیري از آزار آنان است. 2. اسلام در احکام خویش
راه اعتدال و میانه را میپیماید، نه مثل یهود زنان را در حالت عادت ماهیانه منزوي میکند و نه مثل مسیحیان همبستر شدن با او را
جایز میداند. اسلام ضمن حفظ احترام و شخصیت زن و ترك تحقیر او، از ضررهاي بهداشتی آن براي طرفین جلوگیري میکند.
صفحه 61 از 119
3. همبستري با زنان پس از پاك شدن آنها جایز است و وجوب غسل ص: 197 کردن از آیه به دست
4. این آیه تأکید میکند که «1» . نمیآید، بلکه لزوم غسل پس از عادت ماهیانه از دلایل دیگري (مثل روایات) اثبات میشود
همبستري با زنان باید از طریقی باشد که خدا به شما فرمان داده است، یعنی همبستري در حالت پاکی زنان. البته ممکن است معناي
. وسیعتري داشته باشد؛ یعنی آمیزش بعد از پاکی نیز، باید در چهار چوب فرمان الهی و به دور از هرگونه انحراف جنسی باشد. 5
پس از حکم پروردگار به دوري از همبستري با زنان در حالت عادت ماهیانه، ممکن بود برخی افراد بر اثر فشار غریزهي جنسی
نتوانند خویشتنداري کنند و بر خلاف دستور خدا عمل کنند و به گناه آلوده شوند؛ از این رو راه توبه و بازگشت را براي این دسته
باز گذاشت تا از رحمت خدا مأیوس نشوند و یادآور شد که اگر توبه کنند مورد لطف و محبت خدا نیز قرار میگیرند. پس منظور
در این آیه، خودداري کنندگان از گناه و نافرمانی خداست؛ البته اگر کسی از آغاز خود را کنترل کند و از این گناه « پاکان » از
. پاك باشد، سهم بیشتري از محبت پروردگار دارد. آموزهها و پیامها: 1. پاکی و مقررات الهی محور ارتباط شما با زنان باشد. 2
در ارتباط با همسر خویش، مسائل بهداشتی و ناراحتیهاي جسمی و روحی او را (در عادت ماهیانه) در نظر بگیرید. 3. مسائل
شرعی بانوان را از رهبران الهی بپرسید. 4. اگر میخواهید محبوب خدا باشید، راه توبه و پاکی را در پیش گیرید. *** قرآن کریم
در آیهي دویست وبیست و سوم سورهي بقره با مثالی زیبا، نقش زنان را در حیات بشر بیان میکند و با هشدار و بشارت میفرماید:
223 . نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتوْا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لْأَنْفُسِکُمْ وَاتَّقُوا اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ تفسیر قرآن مهر جلد
دوم، ص: 198 زنان شما، کشتزار شما هستند؛ پس هر گونه بخواهید، (میتوانید) به کشتزارتان [در] آیید، و (اثر نیکی) براي
خودتان، از پیش بفرستید. و [خودتان را] از [عذاب خدا حفظ کنید. و بدانید که شما او را ملاقات خواهید کرد. و مؤمنان را مژده
همچنان که انسانها بدون کشت و مزرعه از بین «1» . ده. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه زنان به مزرعه و کشتزار تشبیه شدهاند
میروند، جامعهي بشري نیز بدون وجود زن نابود میگردد. در حقیقت، قرآن کریم نکتهي لطیفی را در این آیه بیان میکند و
میخواهد با این مثال زیبا، ضرورت وجود زن در اجتماع انسانی را مجسم سازد و اشاره کند که زن وسیلهي هوسبازي و
هر دو استعمال میشود. اگر این « مکان » و « زمان » أنّی به معناي » شهوترانی نیست، بلکه براي حفظ حیات نوع بشر است. 2. واژهي
واژه به معناي زمان باشد، توسعه در زمان آمیزش جنسی استفاده میشود، یعنی آمیزش جنسی در هر ساعتی مجاز است؛ و اگر به
بنابراین آیهي فوق حقوق مردان را در «2» . معناي مکان باشد، به معناي توسعه در مکان و محل و چگونگی آمیزش است
بهرهبرداري از همسر خویش روشن میسازد. 3. هدف مقدس به هر کاري قداست میدهد. اگر هدف آمیزش، پرورش فرزندان
صالح و تهیهي ذخیرهي بزرگ اجتماعی براي روز رستاخیز باشد، این عمل نیز نوعی عبادت و کار خیر به شمار میآید. تفسیر قرآن
4. در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میخوانیم: هنگامی که انسان از دنیا میرود، برنامهي عمل مهر جلد دوم، ص: 199
یعنی آثار خیري که ) « صدقهي جاریه » وي نیز تمام میشود و دیگر نمیتواند پساندازي براي خویش تهیه کند، مگر با سه چیز: اوّل
در مجراي منافع اجتماعی همواره به کار گرفته شود، همچون: مسجد و مدرسه)؛ دوّم، آثار علمی شخص (مثل: تألیف کتاب و
آموزهها و پیامها: 1. زنان «1» . پرورش شاگرد) و سوّم، فرزندان صالح که براي پدر و مادر خود با عمل و سخن طلب آمرزش کنند
مایهي ادامهي حیات بشري هستند (نه بازیچهي دست هوسبازان). 2. به فکر آخرت خویش و روز ملاقات با پروردگار باشید و
توشهي تقوا برگیرید. 3. اگر بشارتهاي الهی (و رحمت او) را میطلبید، مؤمن شوید. 4. بانوان باید قلمرو زمانی و مکانی حقوق
شوهرانشان را در بهرهوري جنسی به رسمیت بشناسند. 5. آمیزش جنسی شما با هدف الهی تولید مثل و ذخیرهي اخروي باشد. ***
قرآن کریم در آیهي دویست و بیست و چهارم سورهي بقره در مورد سوگندهاي مردم هشدار میدهد و میفرماید: تفسیر قرآن مهر
224 . وَلَا تَجْعَلُوا اللّهَ عُرْضَ ۀً لْأَیْمَانِکُمْ أَن تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْ لِحُوا بَیْنَ النَّاسِ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ و خدا را دستاویزي جلد دوم، ص: 200
براي سوگندهایتان قرار ندهید؛ تا اینکه نیکی کنید، و [خودتان را] حفظ کنید، و بین مردم اصلاح کنید، و خدا شنواي داناست. شأن
صفحه 62 از 119
داماد و دختري داشت و بین آنها « عَبد اللّه بن رَواحه » نزول: حکایت شده که یکی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله به نام
اختلافاتی پدید آمد. او سوگند یاد کرد که براي اصلاح کار آنها هیچگونه دخالتی نکند و در این راه گامی بر ندارد. آیهي فوق
نکتهها و اشارهها: 1. در مورد تفسیر آیهي فوق دو احتمال وجود دارد: «1» . فرو فرستاده شد و اینگونه سوگندها را ممنوع کرد
مثل کالایی که در بازار در معرض فروش قرار میدهند، بنابراین معناي آیه «2» ، باشد « در معرض قرار دادن » به معناي « عُرضَه » ( الف
اینگونه میشود: خدا را در معرض سوگندهاي خود قرار ندهید، و براي هر کار کوچک و بزرگی قسم یاد نکنید و نام خدا را
کوچک ننمایید. و تناسب آن با شأن نزول آیه چنین میشود که سوگند یاد کردن حتی در انجام دادن کارهاي خوب، عمل
باشد؛ بنابراین معناي آیه اینگونه میشود: سوگند به نام « مانع » به معناي « عُرضَه » ( پسندیدهاي نیست، تا چه رسد در ترك آن. ب
خدا را مانع از انجام کار نیک و اصلاح در میان مردم قرار ص: 201 ندهید و هر گونه سوگندي که
البته معناي دوّم با شأن نزول آیه تناسب بیشتري دارد و معناي اوّل با ظاهر آیه سازگارتر «1» . چنین باشد، بیارزش و بیاعتبار است
است. 2. از نظر اسلام، سوگند یاد کردن کار خوبی نیست و این موضوع در احادیث متعددي آمده است. از امام صادق علیه السلام
خدا را در » : حکایت شده که فرمودند: هیچ گاه سوگند به خدا یاد نکنید، چه راستگو باشید و چه دروغگو؛ زیرا خدا میفرماید
3. سوگند زیاد، تأثیر روانی تدریجی در انسان دارد؛ یعنی موجب میشود که اهمیت و «2» «. معرض سوگندهاي خود قرار ندهید
قداست چیزي که به آن قسم یاد میشود، در نظر انسان کم شود؛ بنابراین آیهي فوق نوعی پیشگیري است که تأثیر تربیتی دارد.
آموزهها و پیامها: 1. به هر مناسبتی از خدا و نام مقدّس او خرج نکنید، این کار نوعی بیادبی است. 2. سوگند را مانع کار نیک و
وسیلهاي براي توجیه فرار از مسئولیت خویش قرار ندهید. 3. نیکی، پارسایی و اصلاحگري مورد عنایت خداست (پس به آنها
اهمیت دهید). ص: 202 *** قرآن کریم در آیهي دویست و بیست و پنجم سورهي بقره، به سوگندهاي
معتبر و غیر معتبر اشاره میکند و میفرماید: 225 . لَا یُؤَاخِدُکُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلکِن یُؤَاخِذُکُمْ بِمَا کَسَ بَتْ قُلُوبُکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ
حَلِیمٌ خدا شما را بخاطر سوگندهاي بیهوده [و بی توجه تان، باز خواست نخواهد کرد، و لیکن شما را بدانچه دلهایتان (از روي
کار «1» عمد) کسب کرده، باز خواست میکند. و خدا بسیار آمرزنده بردبار است. نکتهها و اشارهها: 1. از نظر اسلام قسم خوردن
مطلوبی نیست، ولی حرام نیز نیست و در پارهاي از موارد و به خاطر هدفهاي مهمی که بر آن مترتب میشود مستحب و یا واجب
میگردد. 2. سوگندهایی که از نظر اسلام به کلّی بیاعتبارند و عمل به آنها لازم نیست و هیچ اثري ندارند، عبارتنداز: الف)
سوگندي که به نام غیر خدا واقع شود. ب) سوگندي که براي انجام کار حرام یا مکروه یاد شود؛ مثل کسی که سوگند یاد کند با
.3 «2» . برادر خود ترك رابطه کند و یا نماز نخواند و ... ج) سوگندهایی که از روي بیتوجهی و یا در حال خشم زیاد، یاد شود
وفاکردن به سوگند به نام خدا که موضوع آن کار خوب یا جایز باشد، لازم است و اگر کسی با آن مخالفت کند، باید تاوان (و
یکی از این سه چیز است: الف) غذا دادن به ده مسکین بینوا؛ تفسیر قرآن مهر «3» ، کفّاره) بدهد. تاوان این سوگند، طبق آیات قرآن
به معناي کارها و سخنان بیهدف و « لغو » جلد دوم، ص: 203 ب) لباس دادن به ده نیازمند؛ ج) آزاد کردن یک برده. 4. واژهي
از این رو به قسمهایی گفته میشود که در حال خشم زیاد و یا بدون توجه و از روي عادت گفته «1» ؛ بدون اراده و تصمیم است
شود، و اثري ندارد. آموزهها و پیامها: 1. خدا به سخنان بیتوجه شما ترتیب اثر نمیدهد. 2. معیار ترتیب اثر دادن به سوگند، قصد و
عمد است. 3. به سوگندهاي عمدي ترتیب اثر دهید که مورد بازخواست قرار میگیرید. 4. خدا (در برابر لغزشهاي شما) بردبار و
بسیار آمرزنده است (پس به لطف او امیدوار باشید). *** قرآن کریم در آیات دویست و بیست و ششم و دویست و بیست و هفتم
سورهي بقره فرهنگ جاهلیت عرب را در مورد زنان اصلاح میکند و میفرماید: 226 . لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ مِن نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَۀِ أَشْهُرٍ
فَإِن فَاءُو فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ براي کسانی که [سوگند یاد میکنند تا] نسبت به زنانشان کوتاهی کنند. چهار ماه انتظار [و مهلت
است. و اگر بازگشت کنند پس (چیزي بر آنها نیست زیرا) که خدا بسیار آمرزنده مهرورز است. ص:
صفحه 63 از 119
227 . وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ فَإِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ و اگر تصمیم به طلاق گرفتند، پس (مانعی ندارد؛ چرا) که خدا شنواي داناست. 204
نکتهها و اشارهها: 1. در دوران جاهلیت قبل از اسلام، یکی از روشهاي جدایی زن و شوهر این بود که مرد سوگند یاد میکرد که
با همسر خود همبستر نشود و از این راه همسر خود را در تنگناي شدیدي قرار میداد؛ یعنی نه او را طلاق میداد تا آزادانه شوهري
مینامیدند. قرآن کریم در آیهي فوق به اینگونه مردان « ایلاء » این عمل را «1» . انتخاب کند و نه حق داشت نزد شوهر خود برود
چهار ماه مهلت داد که زنان خویش را از این گرفتاري نجات دهند؛ یا از سوگند خویش بازگردند و با همسر خود زندگی کنند و
یا به طور رسمی او را طلاق دهند و آزاد سازند. 2. از آنجا که بازگشت به زندگی زناشویی، عقلپسند و مورد رضایت پروردگار
یعنی در این صورت مخالفت با قسم ؛«. اگر از تصمیم خود برگشتند، خدا بخشنده و مهربان است » : است در آیات فوق میفرماید
گناهی نخواهد داشت. اما اگر تصمیم به جدایی گرفتند و مرد، همسر خویش را طلاق داد، بخشش خدا مسلم نیست. 3. اسلام حکم
را به کلّی ابطال نکرده است؛ زیرا نوعی سوگند است و باید حرمت سوگند رعایت شود، امّا در حقیقت آثار آن را از بین « ایلاء »
از همسرش « ترك آمیزش جنسی » برده است؛ چون اجازه نمیدهد که ایلاء آثار طلاق کامل را داشته باشد و کسی با سوگند بر
جدا گردد. 4. اگر در این آیه چهار ماه را براي مرد مهلت قرار داده است به خاطر آن ص: 205 نیست که
میتوان با این سوگند حقّی از حقوق زناشویی را باطل کرد، بلکه از آن جهت است که آمیزش جنسی به عنوان یک واجب شرعی
و حقّ همسر، حداقل، هر چهار ماه لازم است؛ البته در صورتی که زنان، به ویژه همسران جوان، در این مدت به گناه نیفتند، وگرنه،
این فاصله باید کمتر شود. 5. برخورد اسلام با روش جاهلی ایلاء و دیگر خرافات جاهلی عرب، ما را متوجه این حقیقت میکند که
قرآن کریم تحت تأثیر عناصر غلط فرهنگ زمانهي خویش قرار نگرفته، بلکه آنها را اصلاح نموده و یا با خرافات و موهومات عرب
آري، برچیدن بساط سنتهاي خرافی و جاهلی یکی از «1» . جاهلی برخورد و آنها را از صحنهي زندگی بشر دور کرده است
اهداف و وظایف پیامبران الهی است. 6. این آیات از آیاتی است که از حقوق زنان در برابر مردان ستمگر و کجاندیش حمایت
میکند. قرآن بارها حمایت خویش را از بانوان آشکار کرده است. آموزهها و پیامها: 1. اسلام مدافع حقوق زنان است و اجازه
نمیدهد که شوهران، آنها را بلاتکلیف رها کنند. 2. امور مقدس، همچون سوگند را دستآویزي براي پايمال کردن حقوق زنان
قرار ندهید. 3. خطاکاران به مهر الهی امیدوار باشند که او آمرزشگر است. 4. با عناصر غلط فرهنگ جامعه برخورد کنید. 5. به
حقوق و نیازهاي جسمی و روحی همسران خود توجه کیند و بیش ص: 206 از چهار ماه از آنان فاصله
نگیرید. 6. جداییها و طلاقهاي شما تحت نظر خداست (پس مراقب انگیزهها و عملکرد خود باشید). *** قرآن کریم در آیهي
. دویست و بیست و هشتم سورهي بقره به مقررات طلاق و حقوق زن و مرد و تساوي حق و وظیفه اشاره میکند و میفرماید: 228
وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَۀَ قُرُوءٍ وَلَا یَحِ لُّ لَهُنَّ أَن یَکْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللّهُ فِی أَرْحَامِهِنَّ إِن کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ
أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِکَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحاً وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَ ۀٌ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ و زنان طلاق داده
شده، [باید] مدّت سه مرتبه عادت ماهانه بر خویشتن انتظار کشند؛ و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، براي آنها حلال نیست
که آنچه را خدا در رَحِمهایشان آفریده، پوشیده دارند. و در این [مدّت ، شوهرانشان، براي باز گرداندن آنها (به زندگی مشترك)
سزاوارترند، اگر خواهان اصلاح باشند؛ و براي آن (زن) ان (حقوق) پسندیده قرار داده شده، همانند آنچنان (وظایفی) که بعهده
در آیهي فوق « قُرء » آنان است؛ و مردان بر آنان رتبه دارند؛ و خدا شکست ناپذیري فرزانه است. نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از سه
همان سه دوره عادت ماهیانهي زنان است که زنان طلاق گرفته صبر میکنند، سپس شوهر جدیدي انتخاب مینمایند. البته این
و صبر کردن زنان « عدّه » 2. نگاه داشتن ص: 207 «1» . مطلب از آیهي فوق و روایات قابل استفاده است
پس از طلاق فواید زیادي دارد که برخی از آنها عبارتاند از: الف) این صبر کردن، زمینهي روحی اصلاح روابط زن و مرد و
بازگشت آنان به زندگی مشترك را فراهم میکند، به ویژه آنکه زن طلاق داده شده باید در مدّت عدّه در خانهي شوهر بماند.
صفحه 64 از 119
ب) نگهداشتن عدّه موجب حفظ نسل انسان میشود؛ زیرا اگر زن باردار باشد، در طی این مرحله معلوم میشود. 3. از مطرح شدن
یعنی مردان «1» ؛ است « طلاق رجعی » مسألهي رجوع و بازگشت شوهران در آیهي فوق معلوم میشود که احکام این آیه مخصوص
4. آیهي فوق به این اصل اساسی اشاره کرده است «2» . در طول مدّت عدّه حق دارند بدون عقد مجدد به زندگی مشترك بازگردند
هم ثابت است؛ پس به همان اندازه که زنان وظایفی به عهده دارند، حقوقی « حقّی » وجود دارد، در کنار آن « وظیفهاي » که هرجا
حقوق » هم براي آنان قرار داده شده است و از تساوي این حقوق با آن وظایف، عدالت پدید میآید. قرآن کریم با طرح مسألهي
فصل نوینی در تاریخ بشریت در مورد زنان گشود و به وضع فجیع زنان و ستمهایی که قبل از اسلام بر ،« زنان در مقابل وظایف آنها
آنها روا میداشتند پایان داد. 5. مردان و زنان هر کدام نیروهاي جسمی و روحی ویژهاي دارند که با هم متفاوت است. زن از
عواطف و احساسات بیشتري برخوردار است؛ از این رو براي انجام وظایف عاطفی حسّاس، مثل مادري و پرورش فرزند، مناسبتر
است. اما مردان نیروي بدنی بیشتر و احساسات کمتري دارند؛ از این رو ص: 208 وظیفهي تأمین مالی
خانواده و وظایف سختی مانند جنگ را به دوش میکشند. پس بین این دو جنس از نظر روحی و جسمی تفاوتهایی وجود دارد و
با وجود این تفاوتها، حقوق و مسئولیتهاي آنان نیز متفاوت است و هر کدام براي کاري برتري دارند. آري، عدالت اقتضا
میکند که در شرایط یکسان، تبعیض نباشد، ولی در جایی که شرایط طرفین متفاوت است، تفاوت تکلیفها و مسئولیتها عین
عدالت است. 6. زنانی که از شوهر خود جدا شدهاند و در حال عدّهي طلاق هستند، حق ندارند عادت ماهیانه و یا بارداري خود را
مخفی سازند. آري، سخن زنان در این موارد پذیرفته میشود، ولی آنان نباید از حقّ خود سوء استفاده کنند و بر خلاف واقع سخن
بگویند. آموزهها و پیامها: 1. طلاق و حقوق زن و شوهر در اسلام تابع قوانین حکمتآمیز الهی است. 2. اسلام، اصل تساوي حقّ و
تکلیف را به رسمیت میشناسد. 3. مردان (به خاطر ساختمان خاص بدنی و روحی، در برخی زمینهها، مثل جنگ، مدیریت خانواده
و ...) بر زنان برتري دارند. 4. پنهانکاري (که زمینهي خلافکاري شود)، با ایمان به خدا و رستاخیز ناسازگار است. 5. زنان از
حوزهي امکانات خود سوء استفاده نکنند و پنهانکاري ننمایند. 6. زنان طلاق داده شده، بلافاصله از شوهر جدا نشوند، بلکه مدّتی
مشخص صبر کنند (تا زمینهي زندگی مشترك مجدد از بین نرود). *** ص: 209 قرآن کریم در آیه
. دویست و بیست و نهم سوره بقره به قوانین تکرار طلاق و لزوم رعایت حقوق زنان و طلاق خُلع اشاره میکند و میفرماید: 229
الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا یَحِلُّ لَکُمْ أَن تَأْخُ دُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً إِلَّا أَن یَخَافَا أَلَّا یُقِیَما حُ دُودَ اللّهِ فَإِنْ
خِفْتُمْ أَلَّا یُقِیَما حُدُودَ اللّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا فِیَما افْتَدَتْ بِهِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُون طلاقِ
(قابل بازگشت)، دو مرتبه است؛ پس بطور پسندیده نگاه داشتن، یا به نیکی آزاد کردن [همسر بر شما واجب است . و براي شما
حلال نیست که از آنچه به آنان دادهاید، چیزي [باز] ستانید؛ مگر اینکه هر دو، بترسند که مرزهاي خدا را بر پا ندارند. و اگر بترسید
که آن دو مرزهاي خدا را بر پاي ندارند؛ پس هیچ گناهی بر آن دو نیست در آنچه که (زن به عنوان) تاوان بپردازد. (و طلاق
گیرد). اینها مرزهاي خداست؛ پس از آنها، تجاوز مَکنید. پس هر کس از مرزهاي خدا تعدّي کند، پس فقط آنان ستمکارند.
تا مدتی حق بازگشت دارند و این «1» نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي قبل بیان شد که مردان هنگامی که همسر خود را طلاق دادند
مطلب براي اصلاح و جلوگیري از فرو پاشی خانوادههاست، ولی برخی از تازه مسلمانان از این حکم اسلامی سوء استفاده میکردند
رجوع « عدّه » و براي آنکه همسر خود را در ناراحتی و سختی قرار دهند، پیدرپی او را طلاق میدادند و قبل از تمام شدن مدت
ص: 210 میکردند و بدینوسیله زن را در تنگناي شدیدي قرار میدادند. آیهي فوق نازل شد و از این
سوء استفاده جلوگیري کرد و بیان نمود که پس از جدایی و طلاق، تا دو مرتبه رجوع کردن صحیح است، اما اگر طلاق سوّم انجام
گرفت، دیگر حقّی براي بازگشت نیست و پس از دو بار طلاق و کشمکش مرد باید کار را یکسره کند؛ یا طلاق قطعی دهد یا زن
را به طور پسندیده نزد خود نگه دارد. 2. این آیه بیان میکند که شوهر نمیتواند در هنگام جدایی، چیزي را که به عنوان مهریه به
صفحه 65 از 119
است. آنگاه اشاره میکند که تنها « جدایی بر پایهي احسان » زن داده است، پس بگیرد. این قسمت آیه در حقیقت توضیحی براي
در یک فرض، گرفتن مهریه مانعی ندارد و آن در صورتی است که زن هیچ گونه تمایلی به ادامهي زندگی زناشویی نداشته باشد و
بیمیلی و نفرت او سبب شود که زن و مرد نتوانند حدود الهی را حفظ کنند؛ در این صورت مانعی ندارد که مهریه (به عنوان
در حقیقت طلاق خُلع «1» میگویند « خُلع » عوض) به شوهر داده شود تا زن را طلاق دهد؛ و این همان چیزي است که به آن طلاق
اینگونه زنان را از بن بست خارج میکند، تا به زندگی تحمیلی یا اجباري و اکراهی ادامه ندهند. 3. بازگشت مرد پس از طلاق،
آنان نیز قید « جدایی » دارد؛ یعنی رجوع و نگهداري همسر به صورت پسندیده و براساس صفا و صمیمت باشد؛ و « معروف » قید
دارد؛ یعنی تفرقه و طلاق باید از هرگونه امر ناپسندي، مانند انتقامجویی و ابراز کینه و خشم، تهی باشد؛ پس هرگونه حیله « احسان »
استفاده کردهاند که دو یا سه طلاق در یک ،« طلاق دو مرتبه است » و ضرري به همسر ممنوع است. 4. برخی مفسران از جملهي
مجلس واقع نمیشود و باید در جلسات متعددي ص: 211 انجام گیرد. نظر فقهاي شیعه همین است و
در ضمن، از این جمله استفاده میشود که طلاقی که بازگشت مرد به «1» . برخی از فقهاي اخیر اهل سنت نیز همین را پذیرفتهاند
همسر خود در آن جایز است دو طلاق است و در طلاق سوم حقّ بازگشت و رجوع براي مرد نیست. 5. آیهي فوق تجاوز از قوانین
چرا که زیان «2» ؛ و مرزهاي الهی را ظلم و ستم معرفی میکند و در آیات دیگر قرآن مشخص شده که مقصود ظلم به خود است
تجاوز از مرزهاي الهی در درجهي اوّل گریبانگیر قانون شکن میشود؛ هنگامی که قانون شکنی رواج یافت، پس از مدتی دامان
کسانی را میگیرد که در این کار پیش قدم شدهاند. آموزهها و پیامها: 1. با طلاقهاي مکرر زنان را آزار ندهید و تکلیف آنان را
. (با طلاق قطعی یا ادامهي زندگی) روشن سازید. 2. حقوق و مهریهي زنان را رعایت کنید و از فرصت طلاق سوء استفاده نکنید. 3
اسلام بن بست ندارد و براي نجات زن از زندگی تحمیلی راه طلاق خُلع را قرار داده است. 4. قانون شکنی، ستم (به خویش) است.
5. با رعایت قوانین الهی، از مرزشکنی و ستمکاري دوري گزینید. 6. ادامهي زندگی مشترك براساس نیکی، و طلاق براساس روش
پسندیده باشد، (و در هر صورت از حد خارج نشوید و به زنان جفا روا ندارید.) *** ص: 212 قرآن
کریم در آیهي دویست و سیام سورهي بقره به مقررات طلاق سوم اشاره میکند و میفرماید: 230 . فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ
حَتَّی تَنکِ حَ زَوْجاً غَیْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا أَنْ یَتَرَاجَعَا إِنْ ظَنَّا أَن یُقِیَما حُ دُودَ اللّهِ وَتِلْکَ حُ دُودُ اللّهِ یُبَیِّنُهَا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ و اگر
(شوهر براي بار سوّم) آن (زن) را طلاق داد، پس از [آن به بعد بر آن (مرد) حلال نخواهد بود؛ تا اینکه با شوهري غیر از او ازدواج
کند. و اگر (شوهر دوّم) او را طلاق داد، پس هیچ گناهی بر آن دو [همسران سابق نیست که به همدیگر باز گردند، اگر آن دو
گمان میکنند مرزهاي خدا را بر پا میدارند. و اینها مرزهاي خداست که آنها را براي گروهی که میدانند روشن بیان میکند. شأن
نزول: حکایت شده که زنی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمد و گفت: همسرم مرا سه بار طلاق داد و من پس از مدتی با
مرد دیگري ازدواج کردم و اتفاقاً او هم مرا طلاق داد، بدون آنکه در این مدت آمیزشی انجام داده باشیم. آیا میتوانم به شوهر
اوّلم بازگردم؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پاسخ منفی داد و فرمود: ازدواج با شوهر اوّل در صورتی صحیح است که با همسر
سپس آیهي فوق نازل شد. نکتهها و اشارهها: 1. حکم جدایی از همسر پس از سه طلاق همیشگی «1» . جدید همبستر شده باشی
است، مگر در صورتی که زن، شوهر دیگري انتخاب کند و پس از همبستر شدن، از او طلاق ص: 213
بگیرد. در این صورت، اگر بخواهد با شوهر اوّل آشتی و ازدواج مجدد کند و امید داشته باشد که سرسازگاري پیش گیرند و
قوانین الهی را محترم شمارند، مانعی ندارد. 2. ازدواج با شخص ثالث باید دایمی و همراه با آمیزش جنسی باشد. این مطلب از
3. ازدواج مجدد زن سه «1» . استفاده میشود، هر چند بر این مطلب در روایات اسلامی نیز تصریح شده است « نکاح و طلاق » واژهي
خوانده میشود، یکی از عواملی است که در اسلام براي جلوگیري از طلاقهاي مکرر « مُحلِّل » بار طلاق داده شده با شوهر دیگر که
قرار داده شده است. این امر با جریحهدار نمودن وجدان مردان تا حدود زیادي از طلاق سوّم جلوگیري میکند و در حقیقت این
صفحه 66 از 119
ازدواج مجدد زن با همسري دیگر، مانعی است بر سر راه مردان هوسران و فریبکار، تا زن را بازیچهي هوسهاي سرکش خود
نسازند و به طور نامحدود از قانون طلاق و رجوع استفاده نکنند. 4. از شرط دایمی بودن و آمیزش جنسی در ازدواج با همسر دوم،
روشن میشود که مُحلِّل به عنوان یک حکم در اسلام مطرح نیست، بلکه سخن از ازدواج مجدد واقعی است؛ از این رو اگر کسی
از اوّل قصد ازدواج دایمی نداشته باشد و صحنهسازي کند، چنین ازدواجی اثر نخواهد داشت و ازدواج باطلی است که موجب
براي اقدام عملی کافی است و یقین لازم نیست؛ چرا که « گمان به اجراي قوانین الهی » .5 «2» . حلال شدن شوهر اوّل نیز نمیشود
انسان آزادي، اختیار، امیال و موانع دارد و نمیتواند تضمین قطعی کند که حدود الهی را در آینده رعایت میکند. تفسیر قرآن مهر
جلد دوم، ص: 214 آموزهها و پیامها: 1. زن را بازیچهي طلاقهاي مکرر قرار ندهید. 2. ازدواج مجدد شما زمینهساز و در راستاي
اجراي قوانین الهی باشد. 3. علم و آگاهی، زمینهساز درك حدود و قوانین الهی است. *** قرآن کریم در آیهي دویست و سی و
یکم سورهي بقره، زیان رساندن به زنان و ریشخند کردن آیات الهی را ممنوع اعلام میکند و میفرماید: 231 . وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ
فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِکُوهُنَّ ضِ رَاراً لِتَعْتَدُوا وَمَن یَفْعَلْ ذلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا
آیَاتِ اللّهِ هُزُواً وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَیْکُم مِنَ الْکِتَابِ وَالْحِکْمَۀِ یَعِظُکُم بِهِ وَاتَّقُوا اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ و
هنگامی که زنان را طلاق دادید، و به (روزهاي پایانی) سرآمدِ (عدّه) شان رسیدند، پس بطور پسندیده نگاهشان دارید، یا بطور
پسندیده آزادشان سازید؛ و بخاطر زیان رساندن نگاهشان ندارید، تا (به حقوقشان) تجاوز کنید. و کسی که این [چنین کند، پس
بیقین بر خویشتن ستم نموده است. و آیات خدا را به ریشخند نگیرید. و به یاد آرید، نعمت خدا را بر (خود) تان و آنچه را از کتاب
و فرزانگی بر شما فرو فرستاده، که شما را با آن پند میدهد. و [خودتان را] از [عذاب خدا حفظ کنید، و بدانید که خدا به هر چیزي
داناست. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه برخی از احکام طلاق بیان شده تا از نادیده گرفتن حقوق زنان جلوگیري شود؛ از این رو
به مرد فرصت میدهد که تا مدت عدّه به پایان نرسیده، میتواند با همسرش آشتی نماید و صمیمانه زندگی کند و یا اگر زمینهي
مساعدي براي آشتی نمیبیند، از او جدا شود و رهایش سازد، تا ص: 215 زندگی جدید خویش را دنبال
کند. اما باید توجه داشت که هر یک از رجوع و یا جدایی، باید توأم با احسان و نیکو کاري و به دور از انتقامجویی و زیان رساندن
باشد. « بمَعرُوف » به زن باشد؛ یعنی رجوع و بازگشت به زندگی باید به صورت عقلایی و بر اساس صفا و صمیمیت، و به تعبیر قرآن
2. در دوران جاهلیت، طلاق و رجوع را وسیلهي انتقام جویی قرار داده بودند؛ از این رو آیهي فوق با لحن قاطعی میگوید:
نگهداري زن در زندگی مشترك، نباید به منظور آزار و تعدّي باشد؛ که این کار نه تنها ستم به اوست، بلکه ظلم بر خود شما و
و سوء استفاده از قانون و قرآن است. 3. قرآن کریم در آیهي فوق ستم به همسر را ظلم به نفس خود، «1» نوعی ریشخند آیات الهی
نامیده است و این مطلب شاید به خاطر این است که: اولًا، رجوع از طلاق اگر براساس حق کُشی باشد، دیگر هیچگونه آرامشی در
آن نمیتوان یافت. ثانیاً، از منظر قرآن، زن و مرد در نظام آفرینش، جزء یک پیکرند؛ بنابراین پايمال کردن حقوق زن، تعدي و
ظلم به خود خواهد بود. ثالثاً، کسی که به دیگري ستم میکند، در واقع به استقبال کیفر الهی میرود و در حقیقت به خویشتن ظلم
کرده است. 4. خدا به وسیلهي کتاب و حکمت انسان را پند و اندرز میدهد. شاید کتاب اشاره به دلایل نقلی و وحیانی است و
حکمت اشاره به دلایل عقلی و آگاهی از مصالح و مفاسد امور که زمینهساز زندگی شایسته است. 5. در این آیه از نعمتهاي الهی
در زندگی زناشویی، همچون فرزند، محبت و آرامش، یاد شده است که نباید این امور در اثر اختلاف نظر و طلاق، نادیده گرفته
شوند. ص: 216 آموزهها و پیامها: 1. اصل اساسی در زندگی انسان، شایستهکاري است، چه در زندگی
زناشویی و چه در حال جدایی و طلاق. 2. به زنان آزار و تعدّي ننمایید که این امر نوعی ستم به خویشتن و ریشخند قانون قرآن
است. 3. اندرزها را براساس دلایل عقلی و نقلی (کتاب و حکمت) استوار سازید. 4. قرآن مدافع حقوق زنان است. 5. به یاد
نعمتهاي الهی و قرآن و حکمت باشید (و سپاسگزاري نمایید). 6. زندگی خود را براساس تقوا بنا کنید وبه علم مطلق الهی و
صفحه 67 از 119
پندهاي نقلی و عقلی توجه داشته باشید. *** قرآن کریم در آیهي دویست و سی و دوم سورهي بقره بار دیگر از حقوق زنان دفاع
میکند و با بیان فواید ازدواج مجدد زنان طلاق داده شده میفرماید: 232 . وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُ لُوهُنَّ أَن یَنکِحْنَ
أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَیْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذلِکَ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کَانَ مِنکُمْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکُمْ أَزْکَی لَکُمْ وَأَطْهَرُ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ
لَا تَعْلَمُونَ و هنگامی که زنان را طلاق دادید و به سرآمدِ (عدّه) شان رسیدند. پس مانعشان نشوید که با همسرانِ (سابقِ) شان،
ازدواج کنند؛ هنگامی که رضایت طرفینی بین آنان بطور پسندیده بر قرار است. این [دستوري است که هر کسی از شما که به خدا
و روز بازپسین ایمان دارد، به آن پند داده میشود. این [دستور] براي شما، رشد آورتر و پاك کنندهتر است، و خدا میداند و شما
نمیدانید. ص: 217 شأن نزول: حکایت شده که یکی از یاران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به نام
با ازدواج مجدد خواهرش با شوهر اوّل او مخالفت میکرد. آنان قبلًا از هم جدا شده بودند، ولی پس از پایان عِدّه طرفین « مَعْقَل »
«1» . را از مخالفت با چنین ازدواجی باز داشت « مَعقَل » تمایل داشتند که با عقد جدیدي مجدداً ازدواج کنند. آیهي فوق نازل شد و
نکتهها و اشارهها: 1. آیهي فوق یک حکم کلّی را در مورد زنانی که طلاق گرفته و از شوهران خود جدا شدهاند بیان میکند و
منحصر در یک فرد نیست. این آیه با یک عادت جاهلی به مبارزه برخاسته است که زنان را در ازدواج مجبور میساختند و تمایل
آنان را در ازدواج دخالت نمیدادند و به دنبال این روش، اگر زن ازدواج رسمی هم میکرد و سپس از همسرش جدا میشد، باز
هم ازدواج مجدد او به ارادهي اولیا و نزدیکان وي بستگی داشت. گاهی زن و مرد علاقهمند به ازدواج بودند، اما اطرافیان به خاطر
منافع خود یا خیالات و موهومات، از این پیوند جلوگیري میکردند. قرآن کریم، صریحاً این روش را محکوم کرد. 2. زنانی که
یک بار ازدواج کردهاند، در ازدواج مجدد خود هیچ گونه نیازي به جلب موافقت پدر، مادر و نزدیکان خویش ندارند و حتی
مخالفت آنان نیز بیاثر است. پس، مفهوم آیهي فوق یک حکم کلّی در بارهي سرپرستان و نزدیکان زن است که هیچکدام از اولیا
و افراد بیگانه حق ندارند با چنین ازدواجی مخالفت کنند و تصمیم گیرندهي اصلی زن و مرد هستند. البته تصمیم و توافق آنها باید
پسندیده و شایسته، یعنی براساس عقل و ص: 218 عدل باشد. 3. در این آیه عمل به این دستورات
معرفی شده است؛ چرا که عمل به دستورات الهی، هم آلودگیهاي مختلفی را که بر اثر خطاکاري، « تزکیه » و « طهارت » موجب
از جمله فرزندان «1» ؛ دامنگیر خانوادهها میشود، برطرف و پاك میسازد و هم موجب رشد، تکامل و خیر و برکت آنها میشود
شایسته به آنان عطا میکند. آموزهها و پیامها: 1. اساس ازدواج، رضایت پسندیدهي طرفین است. 2. ازدواج مجدد، موجب پاکی و
رشد افراد میشود. 3. عدم اطلاع شما از حکمتها و اسرار احکام الهی مانع اجراي آنها نشود. 4. ایمان به خدا و رستاخیز زمینهساز
پندپذیري و اجراي احکام الهی است. 5. مانع ازدواج زوجهاي علاقهمند نشوید، (که زمینهساز ناپاکی و عدم رشد آنان میشوید).
*** قرآن کریم در آیهي دویست و سی و سوم سورهي بقره به حقوق کودك و پدر و مادرش و قوانین شیر دادن به او اشاره
میکند و میفرماید: 233 . وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِ عْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن یُتِمَّ الرَّضَاعَۀَ وَعَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکِسْوَتُهُنَّ
بِالْمَعْرُوفِ لَا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَی الْوَارِثِ مِثْلُ ذلِکَ ص:
219 فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُّمْ أَن تَسْتَرْضِ عُوا أَوْلَادَکُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَیْتُمْ
بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِ یرٌ و مادران، فرزندانشان را دو سال کامل، شیر میدهند. (این) براي کسی است
که بخواهد [دوران شیر دادن را به اتمام رساند. و بر آن کس که نوزاد برایش متولّد شده، لازم است خوراك آن (مادر) ان و
پوشاك آنان را بطور پسندیده [در دوران شیر دادن فراهم آورد]. هیچ کس، جز به اندازه توانائیش، تکلیف نمیشود. هیچ مادري
به واسطه فرزندش ضررنبیند (و به او زیان نرساند)؛ و نه کسی که فرزند برایش متولد شده به واسطه فرزندش (ضرر ببیند و به او
زیان رساند) و بر وارث مانند این (احکام واجب) است. و اگر آن دو، با رضایت و مشورت یکدیگر، بخواهند [کودك را زودتر] از
شیر باز گیرند، پس هیچ گناهی بر آن دو نیست. و اگر خواستید دایهاي براي فرزندان خود بگیرید، پس هیچ گناهی بر شما نیست؛
صفحه 68 از 119
هنگامی که آنچه را (وعده) دادهاید بطور پسندیده بپردازید. و [خودتان را] از [عذاب خدا حفظ کنید؛ و بدانید که خدا، به آنچه
انجام میدهید، بیناست. نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي فوق دستورات مختلفی در بارهي شیر دادن نوزادان آمده و به حقوق
گوناگونی که مادر و فرزند و پدر در این زمینه دارند، اشاره شده است که میتوان آنها را در هفت بخش بیان کرد: الف) حق شیر
دادن در دو سال شیرخوارگی مخصوص مادر است. با اینکه سرپرستی کودکان بر عهدهي پدر است امّا از آنجا که تغذیهي جسم
و جان نوزاد در این مدّت با شیر و عواطف مادر پیوندي ناگسستنی دارد، حقّ نگهداري و سرپرستی به مادر واگذار شده است؛ و
این به خاطر رعایت عواطف ص: 220 مادر و حال کودك است. ب) دوران شیرخوارگی (رضاعۀ)
و دورهي غیر کامل آن 21 ماه است و این مطلب که در روایات آمده است، از ضمیمه کردن آیهي فوق و «2» دو سال «1» ، کامل
و در اینجا «. بارداري و از شیر گرفتن کودك 30 ماه است » : آیهي 15 سورهي احقاف استفاده میشود. در آنجا میفرماید
مادران فرزندان خود را دو سال تمام شیر میدهند. (این) براي کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را تکمیل » : میفرماید
پس معلوم میشود که لازم نیست مدّت شیر دادن حتماً دو سال باشد و مادران حق دارند با توجه به وضع نوزاد و رعایت .« کند
سلامت او این مدّت را تقلیل دهند و حتی در مورد لزوم، از 21 ماه نیز کمتر کنند. ج) هزینهي زندگی مادر از نظر غذا و لباس در
دوران شیر دادن بر عهدهي پدر نوزاد است تا مادر بتواند با خاطري آسوده فرزندش را شیر دهد و چنانچه زن طلاق گرفته باشد نیز،
همین حکم جاري است. د) هیچ یک از پدر و مادر نباید با اختلافات خویش سرنوشت کودك خود را قربانی کنند و بدین وسیله
ضربههاي جبرانناپذیري به روح و روان خود و نوزاد وارد سازند. پدر، حق مادر را در نگهداري کودك پايمال نکند و مادر نیز از
این حق سوء استفاده نکند و با بهانه جویی از شیردادن خودداري نکند و یا مرد را از دیدار فرزندش محروم نسازد و به او ضربهي
ص: 221 ه) بعد از مرگ پدر، وارثان او باید عهدهدار این وظیفه شوند و «3» . روانی واقتصادي نزند
احتیاجات مادر را در دورانی که به کودك شیر میدهد تأمین کنند. ز) زمان از شیرگرفتن کودك، به تصمیم پدر و مادر بستگی
دارد. این زمان با توجه به وضع جسمی کودك و با همفکري و توافق پدر و مادر تعیین میشود؛ یعنی آنان با مشورت و رضایت هم
عمل مینمایند. و) هرگز نمیتوان از حقّ شیر دادن و سرپرستی مادر جلوگیري کرد، مگر اینکه خودش امتناع ورزد و یا مانعی
براي او پیش آید، که در این صورت میتوان نگهداري و شیر دادن کودك را به دایهي مناسبی واگذار کرد و یا قسمتی از شیر
دادن را به عهدهي او گذاشت تا کمکی براي مادر باشد. البته هنگامی میتوان زن دیگري را به جاي مادر براي شیر دادن انتخاب
کسی که ) « مولود له » کرد که حقوق مادر نسبت به گذشته و آنچه شیر داده است، طبق عرف و عادت پرداخت گردد. 2. تعبیر
پدر) استفاده نشده است. گویا این تعبیر عواطف ) « اب» فرزند براي او تولد یافته) در مورد پدر نوزاد آمده است و از واژهي متعارف
پدر را در راه انجام وظیفه تحریک میکند که اگر هزینهي مادر طفل به عهدهي پدر گذاشته شده، به خاطر فرزند او و میوهي دل
در آیهي فوق نشان میدهد که لباس و غذاي مادر باید در حدود متعارف و شایستهي « معروف » اوست، نه یک فرد بیگانه. 3. تعبیر
در این آیه، به وجه نیکویی، عنصر عرف و « معروف » حال او تأمین شود، یعنی نه سختگیري شود و نه اسراف گردد. تکرار واژهي
زمان را در شاخصهاي مراعات حقوق خانوادگی وارد میکند. 4. تکلیف انسانها بر اساس قدرت و به اندازهي توانایی آنهاست و
نباید از نظر اقتصادي به پدر کودك فشار وارد شود. این یک اصل اساسی در احکام اسلامی است؛ بنابراین هیچ قانونی در اسلام
وجود ندارد که کاري بیش از ص: 222 توان فرد از او بخواهد. 5. باید حقوق مادر و دایه در برابر شیر
دادن پرداخت شود و این یکی از زیباترین جلوههاي رعایت حقوق زنان در اسلام است. 6. از این آیه و آیات مشابه، متوجه
جامعیت احکام اسلام میشویم که براي همهي مراحل زندگی انسان، از دوران نوزادي تا هجرت، جهاد و فرهنگ، برنامهریزي
کرده است. آموزهها و پیامها: 1. اسلام مدافع حقوق کودك و مادر اوست. 2. پدر و مادرها کودکان خود را فداي اختلافات و
. طلاق خودشان نکنند. 3. در دوران شیرخوارگی به کودکان و مادران آنها توجه کنید و حقوق و هزینههاي آنان را تأمین سازید. 4
صفحه 69 از 119
تکلیف هر کس به اندازهي توان اوست. 5. سرنوشت کودکان را با توجه به اصل مشاوره و رضایت پدر و مادر رقم بزنید (و
کودك را قربانی مشاجرات خود نکنید). 6. شیرخوارگی کودك آنقدر مهم است که میتوانید براي او دایه بگیرید. 7. در مورد
حقوق کودکان و مادران آنها کوتاهی نکنید که اعمال شما تحت نظر خداست. 8. برنامهریزي براي کودکان نباید موجب زیان
آنان و پدر و مادرشان شود. *** قرآن کریم در آیهي دویست و سی و چهارم سورهي بقره به مقررات خاص بانوان شوهر از دست
234 . وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ داده و قانون عدّهي وفات و ازدواج مجدد آنان اشاره میکند و میفرماید: ص: 223
مِنکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجاً یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَۀَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیَما فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللّهُ بِمَا
تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ و کسانی از شما که بطور کامل (جانشان) گرفته میشود و همسرانی بر جاي میگذارند، [باید همسرانشان چهار ماه و
ده روز بر خویشتن انتظار کشند؛ و هنگامی که به سرآمدِ (عدّه) شان رسیدند، پس هیچ گناهی بر شما نیست نسبت به آنچه بطور
پسندیده در باره خودشان انجام دهند. و خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است. نکتهها و اشارهها: 1. رعایت حریم زندگانی
زناشویی، حتّی بعد از مرگ همسر، موضوعی فطري است و از این رو میان ملّتها و اقوام مختلف جهان، در این مورد آداب و
رسوم گوناگونی وجود داشته است. گاهی این مراسم افراطی و جنایتآمیز بود و زنان را در بن بست اسارت قرار میداد، به طوري
که برخی از زنان براي همیشه از ازدواج مجدد محروم میشدند و یا گاهی آنان را همراه با شوهرانشان دفن میکردند. قرآن کریم
بر این خرافات خط بطلان کشید و با فرهنگ جاهلی مبارزه کرد و به زنان اجازه داد که پس از مدتی مجدداً ازدواج کنند، ولی
به طور شایستهاي تأیید کرد. 2. طبق روایاتی که از پیشوایان اسلام به ما « عِدَّه » اصل حفظ حریم زندگی مشترك را با نگاهداري
رسیده است، زنان موظفاند در مدّت عدّه، یعنی چهار ماه و ده روز بعد از مرگ شوهر، همان شکل سوگواري خود را حفظ کنند؛
یعنی آرایش نکنند و ساده باشند. 3. نگاهداشتن عِدّهي وفات براي اطمینان از باردار نبودن زن لازم است؛ یعنی در این مدّت چهار
تفسیر « عِدَّه » ماه و ده روز اگر زن باردار باشد، روشن میشود و نسل افراد با هم مخلوط و مشتبه نمیشود. این مسأله مسلماً در قانون
قرآن مهر جلد دوم، ص: 224 مورد توجه بود. 4. در میان زن و شوهر، علاقهي مقدّسی وجود دارد که با صبر کردن زن در مدّت
عِدّه، آن علاقه محترم شمرده میشود. ازدواج بلافاصلهي زن پس از مرگ شوهر با محبّت و دوستی و حفظ احترام همسر سابق
سازگار نیست. در احکام اسلامی نیز تصریح شده که اگر هیچگونه احتمالی در مورد بارداري زن در میان نباشد، باز باید زنانی که
زمان مرگ شوهر نیست، بلکه موقعی است که خبر ،« عدّه » و از این روست که آغاز «1» همسرشان فوت شدهاند، عدّه نگاه دارند
قبل از هر چیز، براي حفظ احترام ،« عِدّه » مرگ او به زن میرسد، هر چند بعد از ماهها باشد. از این مطلب متوجه میشویم که قانون
. آموزهها و پیامها: 1. بانوان احترام شوهران از دنیا رفتهي خود را حفظ کنند و عدّهي وفات نگاه دارند. 2 «2» . و حریم زوجیّت است
بانوان شوهر از دست داده، در انتخاب شوهر جدید آزادند که به طور پسندیده عمل کنند. 3. کارهاي شما تحت نظر خداي آگاه
است (پس مراقب کردار خود باشید و دستورات الهی را عمل کنید). 4. بانوان تا چهار ماه و ده روز در سوگ شوهران خود باشند و
5. بانوان به طور پسندیده (طبق عرف شایستهي جامعه) اقدام به ازدواج مجدد شوهر نکنند. ص: 225
کنند. *** قرآن کریم در آیهي دویست و سی و پنجم سورهي بقره به آداب خواستگاري از بانوان شوهر از دست داده و ممنوعیت
ازدواج با آنان در مدت عدّهي وفات اشاره میکند و میفرماید: 235 . وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیَما عَرَّضْ تُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَۀِ النِّسَاءِ أَوْ أَکْنَنْتُمْ فِی
أَنْفُسِکُمْ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ وَلکِن لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِ  را إِلَّا أَن تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّکَاحِ حَتَّی یَبْلُغَ الْکِتَابُ أَجَلَهُ
وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یَعْلَمُ مَا فِی أَنْفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ و هیچ گناهی بر شما نیست که در مورد خواستگاري زنان
(پس از مرگ همسرانشان) به طور سر بسته بدان سخن بگویید، یا [آن را] در دلتان پوشیده دارید. خدا میداند که شما بزودي به
یاد آنان خواهید افتاد؛ و لیکن پنهانی با آنها قرار [زناشوئی نگذارید، مگر آنکه (به کنایه) سخن پسندیدهاي بگویید؛ و به پیوند
ازدواج تصمیم مگیرید، تا (عدّه وفات) نوشته شده به سرآمدش برسد. و بدانید که خدا آنچه را در دلهایتان دارید، میداند. پس از
صفحه 70 از 119
[مخالفتِ او بپرهیزید؛ و بدانید که خدا، بسیار آمرزنده بردبار است. نکتهها و اشارهها: 1. آیهي فوق در مقام پاسخگویی به این
پرسش است که آیا میتوان از بانوانی که در حال عِدّهي وفات هستند، خواستگاري و یا با آنان ازدواج کرد؟ براي پاسخ به این
پرسش، قرآن دستور جالبی را مطرح کرده است که هم احترام زوج سابق حفظ میشود و هم زن از تعیین سرنوشت خویش محروم
نمیگردد وهم عادلانه و محترمانه است؛ میفرماید: اگر کسی خواست از ص: 226 اینگونه زنان
خواستگاري کند، مانعی ندارد، ولی باید سربسته و کنایهآمیز باشد و به صورت بی پرده و صریح نباشد. البته تصمیم به ازدواج با
اینگونه زنان براي بعد از عِدّهي وفات و بدون آنکه اظهاري دربارهي آن بشود نیز گناهی ندارد. 2. از این آیه متوجه میشویم که
علاوه بر لزوم خودداري از خواستگاري آشکار، در پنهان نیز نباید با صراحت از بانوان شوهر از دست داده خواستگاري کرد، تا
مدّت عدّه تمام شود، مگر اینکه صحبت در این مورد همراه با ادب اجتماعی و، به تعبیر قرآن، پسندیده (مَعرُوف) باشد؛ یعنی در
یا پسندیده را در بسیاري از موارد، که از ازدواج سخن میگوید به « معروف » پرده و با کنایه صورت گیرد. 3. قرآن کریم واژهي
کار برده است. این نشان میدهد که هرگونه تصمیم در مورد ازدواج، طلاق و مسائل خانوادگی، باید عاقلانه، شایسته و متناسب با
موقعیّت زمانی و مکانی باشد. 4. بین سه چیز جمع کنید: میل فطري به ازدواج، احترام به همسر فوت شده و رعایت حکم الهی عدّه،
هر سه را محترم شمارید و حرمتهاي اجتماعی را نشکنید و به صورت شایسته عمل کنید و تا هنگامی که عدّهي وفات زن به پایان
نرسیده، عقد ازدواج با او نبندید. آموزهها و پیامها: 1. احترام مردان فوت شده و همسران آنها را نگاه دارید و در عدّهي وفات به
طور صریح از آنان خواستگاري نکنید. 2. هرگونه ازدواج، خواستگاري صریح و قرار زناشویی در مدّت عدّهي وفات ممنوع است.
3. میل طبیعی شما به ازدواج، موجب حرمتشکنی در اجتماع نشود. 4. از خدا پروا کنید و خط قرمزهاي اجتماعی را نشکنید. تفسیر
5. گفتوگوهاي پیش از ازدواج، پسندیده (و طبق عرف شایستهي اجتماعی) باشد. *** قرآن کریم قرآن مهر جلد دوم، ص: 227
در آیهي دویست و سی و ششم سورهي بقره به حقوق زنان طلاق داده شده در دوران عقد اشاره میکند و میفرماید: 236 . لَا جُنَاحَ
عَلَیْکُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَۀً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَی الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَی الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعَاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَی
الْمُحْسِنِینَ هیچ گناهی بر شما نیست اگر زنان را طلاق دهید، مادامی که با آنان تماس نگرفتهاید یا برایشان مهریهاي تعیین
نکردهاید. و (در این هنگام با هدیهاي مناسب) بهرهمندشان سازید. توانگر به اندازه [توانایی اش و تنگدست به اندازه خودش
کالایی (بعنوان هدیهاي) پسندیده بدهد. [و این کار] حقّی بر عهده نیکوکاران است. نکتهها و اشارهها: 1. آیهي فوق مشتمل بر دو
نکته است: الف) برخی میپنداشتند طلاق و جدایی زن و شوهر قبل از همبستر شدن و یا قبل از تعیین مهر، صحیح نیست. آیهي
البته این در صورتی است که طرفین بعد از عقد و «. این طلاق و جدایی مانعی ندارد » : فوق به این پندار پاسخ میدهد و میفرماید
پیش از ازدواج متوجه شوند که به دلایلی، نمیتوانند با هم زندگی کنند که در این موقع با طلاق از هم جدا میشوند. ب) در
صورتی که مهریهاي در عقد مشخص نشده باشد و طرفین بخواهند قبل از ازدواج از همدیگر جدا شوند، شوهر باید هدیهاي به زن
در لغت به معناي تماس پیدا کردن و در این « مَسْ » .2 «1» . بدهد ص: 228 که با شئون زن سازگار باشد
آیه کنایه از همبستري است. قرآن کریم معمولًا در هنگامی که سخن از عمل زناشویی به میان میآید عفت کلام را رعایت میکند
و با کنایه و در اوج ادب سخن میگوید. 3. دادن هدیه به زنان طلاق داده شده، اثر قابل ملاحظهاي در کاهش حسّ انتقامجویی
نیکوکاران) در آیهي ) « مُحسِنین » دارد و از عُقدهاي شدن زنان جلوگیري میکند و فشار روحی آنان را کاهش میدهد. 4. تعبیر
فوق به معناي الزامی نبودن حکم هدیه دادن نیست. این تعبیر براي تحریک احساسات خیرخواهانهي افراد در راه انجام وظیفه است،
را در مورد هدیه به کار « متاع » 5. قرآن کریم واژهي «2» . وگرنه هدیه دادن به زنان طلاق داده شده طبق آیهي فوق الزامی است
برده است که در لغت به معناي چیزهایی است که انسان از آنها بهرهمند میشود و غالباً به غیر از پول نقد گفته میشود. این موضوع
از نظر روانی اثر خاصی دارد؛ هدیه دادن اجناس قابل استفاده، مثل پوشاك و خوراك مؤثرتر از هدیه به صورت پول است. در
صفحه 71 از 119
روایات اهل بیت علیهم السلام نیز که در این زمینه حکایت شده است، هدیه را ص: 229 به لباس، مواد
6. در ازدواج دایم لازم نیست قبلًا مهریه تعیین شود و طرفین میتوانند بعداً در مورد «1» . غذائی و یا زمین کشاورزي مثال زدهاند
مقدار آن توافق کنند؛ و اگر قبل از تعیین مَهر و همبر شدن، زن طلاق بگیرد، مهر واجب نخواهد بود و هدیهي مزبور جانشین مهر
آموزهها و پیامها: 1. در حال عقد نیز حال زنان طلاق داده شده را رعایت نمایید و با هدیهاي مناسب از آنان دلجویی «2» . میشود
کنید. 2. هر مردي به اندازهي توانش حق همسر خویش را ادا کند. 3. اداي حقوق بانوان و هدیه دادن به زنان نوعی نیکوکاري
است. 4. طلاق در دوران عقد نیز جایز است (البته با نیکی و هدیهاي مناسب). *** قرآن کریم در آیهي دویست و سی و هفتم
سورهي بقره با دفاع از حقوق زنان طلاق داده شده، همگان را به گذشت و نیکوکاري فرا میخواند و میفرماید: 237 . وَإِن
طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْ تُمْ لَهُنَّ فَرِی َ ض ۀً فَنِصْفُ مَا فَرَضْ تُمْ إِلَّا أَن یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَا الَّذِي بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکَاحِ وَأَن تَعْفُوا
أَقْرَبُ لِلْتَّقْوَي وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِ یرٌ و اگر آن (زن) ان را، پیش از آنکه با آنان تماس بگیرید، و در حالی
که مَهري براي آنها تعیین کردهاید، طلاقشان دهید، پس نصف آنچه را تعیین کردهاید (به آنان بدهید) مگر اینکه [آنان ببخشند؛ یا
کسی که پیوند ازدواج به دست اوست، ببخشد. و گذشت کردن (شما) به پارسایی (و خودنگهداري) نزدیکتر است. و بخشش را
. در میان خودتان فراموش نکنید، که خدا به آنچه انجام میدهید بیناست. ص: 230 نکتهها و اشارهها: 1
این آیه حکم طلاقی را بازگو میکند که بعد از انجام عقد و قبل از همبستر شدن، اتفاق افتاده است، که در این صورت، اگر مهر
تعیین شده باشد و مرد بخواهد زن خویش را طلاق دهد، باید نصف مهر تعیین شده را بپردازد. 2. آیهي فوق، پس از بیان قانون که
پایه و اساس نظام اجتماع است، به جنبههاي اخلاقی و عاطفی میپردازد و اشاره میکند که اگر زن از حقّ مسلّم خویش بگذرد،
دیگر بر شوهر او چیزي واجب نیست؛ همچنین در صورتی که مثلًا زن صغیر باشد و کسی که پیوند ازدواج به دست اوست، یعنی
از مهریه صرف نظر کنند، چیزي بر شوهر واجب نخواهد بود. 3. در این آیه به مرد سفارش میشود که ،(«1» اولیاي زن (مثل پدرش
اگر تمام مهر را به همسر سابق خود پرداخته است چیزي پس نگیرد و اگر نپرداخته است همهي آن را بپردازد. عفو و گذشت مرد
در این زمینه به پارسایی نزدیکتر است؛ چرا که این امر میتواند گوشهاي از مشکلات اجتماعی و روانی زن را بر طرف و جامعه را
هیچگاه در میان خود نیکی و بزرگواري و احسان را فراموش نکنید که خدا به » از آفات حفظ کند. 4. این آیه اشاره میکند که
آري، اسلام میخواهد که اگر جدایی و طلاق هم صورت میگیرد، با انتقامجویی نباشد و زن و مرد روح .« اعمال شما بیناست
بزرگواري، گذشت و نیکوکاري را و مسائل اخلاقی و کرامتهاي انسانی فراموش نکنند. ص: 231
آموزهها و پیامها: 1. حقوق زنان طلاق داده شده را رعایت کنید. 2. روابط اجتماعی خود را (حتی در مسألهي طلاق) براساس
اخلاق و کرامت انسانی و بخشش پایهریزي کنید. 3. رعایت اخلاق و گذشت، زمینهساز تقواست. 4. کارهاي شما تحت نظر خداي
بیناست (پس مراقب رفتار خود باشید و راه بخشش را در پیش گیرید). 5. در هنگام طلاق با گذشت برخورد کنید. *** قرآن
کریم در آیهي دویست و سی و هشتم سورهي بقره به اهمیت نماز و برخی آداب آن اشاره میکند و میفرماید: 238 . حافِظُوا عَلَی
الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَی وَقُومُوا لِلّهِ قَانِتِینَ بر [انجام نمازها و [بخصوص نماز میانه [: ظهر] مواظبت کنید؛ و براي خدا (فروتنانه و)
فرمانبردارانه به پا خیزید. شأن نزول: حکایت شده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در گرماي نیم روز نماز (ظهر) را با جماعت
برپا میکرد و این کار براي (برخی) یاران او سنگین بود. آیهي فوق فرو فرستاده شد و اهمیّت نماز را به طور کلّی و به ویژه نماز
نماز میانه) مفسران احتمالات مختلفی دادهاند. با توجّه به ) « صَ لوة وُسطی » نکتهها و اشارهها: 1. در مورد «1» . ظهر را گوشزد کرد
ظاهر آیه و شأن نزول و روایاتی که در این زمینه حکایت ص: 232 شده، روشن میشود که مقصود
« خضوع و خشوع » و نیز به معناي « پیروي و اطاعت کردن » به معناي « قانتین » همان نماز ظهر است که اهمیّت ویژهاي دارد. 2. واژهي
در نماز میآید و روایاتی از امام صادق علیه السلام حکایت شده که این واژه در این آیه را به هر دو معنا تفسیر کردهاند؛ پس آیهي
صفحه 72 از 119
فوق دستور میدهد که نماز را از روي اطاعت و با فروتنی به جا آورید (و با کسالت و اجبار به سوي نماز نروید). فروتنی با
در مورد چیزهاي « حفاظت » انگیزهي اطاعت، عامل روانی مهمّی در زمینهي محافظت بر نماز و اهمیت دادن به آن است. 3. واژهي
ارزشمند به کار میرود که ترك حفاظت آن موجب زیان و خسارت باشد. نماز نیز احتیاج به حفاظت دارد؛ چرا که فراموشی و
سهلانگاري در به جا آوردن نماز موجب خسارت است. 4. در روایتی از امام صادق علیه السلام حکایت شده است که هر کس
و «2» 5. در برخی آیات نماز خواندن از روي کسالت، نشانهي نفاق شمرده شده «1» . نماز را سبک شمارد به شفاعت ما نمیرسد
و نیز در احادیث از امام صادق علیه السلام حکایت شده که تواضع یکی از شرایط «3» در برخی احادیث از آن نهی شده است
6. در احادیث از امام علی علیه السلام حکایت شده که نماز را در وقت آن به جا آور و در مورد آن عجله «4» . قبولی نماز است
و نیز از پیامبر صلی «1» . نکن تا راحت ص: 233 شوي و آن را به تأخیر نینداز تا مشغول (کارهایت) شوي
آموزهها و پیامها: 1. به نمازهاي خود «2» . الله علیه و آله حکایت شده که نماز به موقع موجب رفع ناراحتیها و نجات از آتش است
اهمیت دهید (و آنها را به موقع و به جماعت بخوانید). 2. نماز میانه (ظهر) اهمیت ویژهاي دارد. 3. نماز را با فروتنی و اطاعتپذیري
همراه سازید. *** قرآن کریم در آیهي دویست و سی و نهم سورهي بقره به لزوم نماز در همهي حالات و نعمت آموزش اشاره
میکند و میفرماید: 239 . فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُکْبَاناً فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْکُرُوا اللّهَ کَمَا عَلَّمَکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ و اگر ترس داشتید،
پس پیاده یا سواره [نماز برپا کنید]. و هنگامی که امنیّت یافتید، پس خدا را یاد کنید؛ همان گونه که آنچه را هرگز نمیدانستید به
در حالت جنگ و خطر شده است. تفسیر قرآن مهر جلد « نماز خوف » شما آموخت. نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي فوق اشاره به
دوم، ص: 234 در این حال انسان میتواند بسیاري از شرایط، همچون رو به قبله بودن و انجام رکوع و سجود به طور متعارف، را
حکایت شده پیامبر اکرم «1» . انجام ندهد و رکوع و سجود را با اشاره به جا آورد و در حال راه رفتن، پیاده یا سواره نماز بخواند
از حضرت علی علیه السلام نیز حکایت شده که در برخی جنگها «2» . صلی الله علیه و آله در جنگ احزاب با اشاره نماز خواند
همچنین حکایت شده که از امام کاظم علیه السلام پرسیدند: اگر شخصی گرفتار حیوان «3» . دستور میداد با اشاره نماز بخوانند
درندهاي شود و نتواند حرکت کند و وقت نماز تنگ شده باشد، چه وظیفهاي دارد؟ حضرت فرمودند: با همان وضعی که دارد باید
از آن یاد میشود، در کتابهاي فقهی به طور مفصّل « نماز خَوف » این نماز که با عنوان «4» . نماز بخواند، اگر چه پشت به قبله باشد
مورد بحث قرار گرفته است. 2. در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا این مقدار اصرار دربارهي نماز یک نوع سختگیري به
شمار نمیآید؟ و آیا نماز در حالت خطر و جنگ انسان را از وظایف خطیر خویش غافل نمیسازد؟ پاسخ آن است که انسان در
این حالات بیش از هر زمان دیگري نیازمند تقویت روحیه است؛ اگر ترس و ضعف روحی بر انسان غلبه کند شکست او تقریباً
قطعی است؛ و چه عملی بهتر از نماز و پیوند با خدا میتواند روحیهي مجاهدان و یا کسانی را که با خطر مواجه شدهاند، تقویت
کند؟! آري، تکلیف ص: 235 نماز در هیچ حالی برداشته نمیشود. باید برنامهي نماز و پیوند کانون دل
با آفریدگار جهان در همهي حالات برقرار باشد تا نقطهي اتکا و امیدي براي انسان به وجود آید. 4. در این آیه از نماز به عنوان
و یادمان الهی نام برده شده است، آري حقیقت نماز ذکر و یاد خداست. 5. نماز شما طبق برنامه و تعالیم الهی باشد. او « ذکر »
مطالبی را که شما نمیدانستید به شما آموخت و شما به شکرانهي این آموزش، طبق دستورات او عمل کنید. یعنی عبادات باید طبق
دستور و برنامهي الهی باشد و تغییر دادن آن از نزد خود جایز نیست؛ همچون برنامههاي رایانهاي که اگر اجزا و شمارههاي آن کم
یا زیاد شود، کاربر وارد برنامه نمیشود. آموزهها و پیامها: 1. نماز در هیچ حالتی از انسان ساقط نمیشود. 2. نماز را طبق دستورات
الهی به جا آورید. 3. در حال ناامنی و امنیت، مطابق شرایط موجود نماز را به جا آورید. *** قرآن کریم در آیهي دویست و چهلم
سورهي بقره به حقوق زنان شوهرمرده اشاره میکند و میفرماید: 240 . وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجاً وَصِ یَّۀً لِازْوَاجِهِمْ مَتَاعاً
إِلَی الْحَ وْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِی مَا فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ و کسانی از شما که در
صفحه 73 از 119
[آستانه جان سپردن قرار میگیرند و همسرانی بر جاي میگذارند، [باید] براي همسرانشان وصیّت کنند که تا یک سال، (آنها را با
پرداختن هزینه زندگی) بدون بیرون راندن (از خانه) بهرهمند سازند؛ و اگر بیرون روند، پس هیچ گناهی بر شما نیست، نسبت به
آنچه بطور پسندیده در باره خودشان انجام میدهند. و خدا شکستناپذیري فرزانه است. ص: 236
نکتهها و اشارهها: 1. آیهي فوق با اشاره به حقوق زنان و لزوم حفظ شخصیت و احترام آنان، دستور میدهد مردانی که در آستانهي
«1» ؛ مرگ قرار گرفتهاند و همسرانی به جاي میگذارند، وصیّت کنند که بازماندگان آنها مخارج یک سال همسران او را بپردازند
البته به شرط آنکه زن هم بعد از مرگ شوهر، تا یک سال در خانهي شوهر بماند و خارج نشود. آري پرداختن هزینهي زندگی او
تا یک سال، از حقوق زن است که بر وارثان مرد لازم است آن را بپردازند. 2. اگر زن در خانهي شوهر نماند و مخارج یک ساله را
نپذیرفت، دیگران مسؤولیتی نخواهند داشت و حتّی اگر ازدواج مجدد کرد اشکالی ندارد؛ پس زنان آزادند که قبل از تمام شدن
3. این آیه گویا به اینگونه زنان دلداري میدهد که نگران «2» . یک سال هرگونه اقدام شایستهاي (مثل ازدواج) انجام دهند
آیندهي زندگی خود نباشند و میفرماید: خدا قادر است که بعد از از دست دادن شوهر، راه دیگري در برابر آنها بگشاید و در
مصیبتها حکمتی است. 4. برخی مفسران معتقدند که حکم آیهي فوق با آیهي 234 سورهي بقره از بین رفته و نسخ شده است؛
چرا که آیهي فوق عدّهي وفات را یک سال و آیهي 234 مدّت آن را چهار ماه و ده روز مقرّر کرده است؛ امّا این سخن نیست؛
نسخ و از بین رفتن حکم عِدّهي یکسال، وقتی صحیح است که خارج ص: 237 نشدن زن از خانه به
او بدانیم نه حق او، در حالی که ظاهر آیه آن است که خارج نشدن زن از خانهي شوهر در مدّت یک « وظیفهي » مدت یک سال را
سال، حق اوست و اگر بخواهد، میتواند زودتر نیز خارج شود که در آن صورت حق استفاده از هزینهي زندگی را ندارد. البته
حکم عِدّهي چهار ماه و ده روز الزامی است و زن تا آن زمان حق ازدواج مجدد ندارد؛ بنابراین، هر دو حکم پا برجاست و هیچ
5. در این آیه به ابعاد روانشناختی، جامعهشناختی و حقوقی زنان شوهر مرده توجه شده «1» . کدام نسخ نشده و از بین نرفته است
است: الف) از منظر حقوقی دستور میدهد که مسکن و هزینهي زندگی آنان تأمین شود و تا یک سال بیمه باشند. ب) از منظر
روانشناختی احترام آنان حفظ شود، همانطور که آنان احترام شوهر خود را نگاه میدارند و تا زمان عدّهي وفات، ازدواج مجدد
نمیکنند و یا خانهي او را ترك نمیکنند. ج) از منظر جامعهشناختی، باید به آزادي آنان احترام گذاشته شود که اگر تصمیم به
ترك خانهي شوهر یا ازدواج مجدد گرفتند، مانعی نداشته باشند و امنیت اجتماعی آنان حفظ شود. آري، اسلام دینی جامعنگر
است و به همهي ابعاد زندگی بشر توجه دارد. آموزهها و پیامها: 1. حقوق زنانتان را، حتی پس از مرگتان، رعایت کنید و تا مدّتی
زندگی آنان را بیمه سازید. 2. به شخصیت و آزادي زنان شوهرمرده احترام بگذارید. 3. زنان شوهرمرده تصمیمات پسندیدهاي
بگیرند و به قدرت و حکمت ص: 238 الهی امیدوار باشند. *** قرآن کریم در آیات دویست و چهل و
یکم و دویست و چهل و دوم سورهي بقره در مورد زنان طلاق داده شده سفارش کرده و با فراخواندن آنان به خردورزي میفرماید:
241 . وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَی الْمُتَّقِینَ و براي [زنان طلاق داده شده، کالاي پسندیده [به عنوان هدیه داده شود. و این
کار] حقی بر (خودنگهداران) پارساست. 242 . کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ این چنین خدا آیاتش را براي شما روشن
در اینگونه موارد به معناي هدیهاي است که مرد « متاع » بیان میکند، باشد که شما خردورزي کنید. نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
بعد از طلاق به زن میدهد و معمولًا از جنس پول نیست. این هدیه دادن موجب کدورتزدایی و دلجویی میشود. 2. جبران دل
شکستگی زن طلاق داده شده با دادن هدیه، یک ضرورت اخلاقی و یک دستور انسانی و اسلامی و برخاسته از تقواي افراد است.
.3 «1» . در مورد امام حسن مجتبی علیه السلام حکایت شده که هنگامی که زنی را طلاق داد، کنیزي را به عنوان هدیه به او بخشید
هدیه دادن به زنان طلاق داده شده دو صورت دارد: نخست آنکه نه مَهریهاي در عقد معیّن شده باشد و نه همبستري صورت تفسیر
دوّم، هدیه دادن به زنان طلاق داده «1» . قرآن مهر جلد دوم، ص: 239 گرفته باشد، که در این صورت هدیه دادن به او واجب است
صفحه 74 از 119
است سپس به معناي قوّهي تفکر و « منع » در لغت به معناي « عقل » 4. واژهي «2» . شده، در غیر مورد بالا، کاري نیکو و مستحب است
در آیات و روایات اسلامی واژهي «3» . اندیشهي انسان به کار رفته است؛ چرا که تفکر مانع خطاکاري و خلافکاري انسان میشود
و مشتقّات آن در مواردي به کار میرود که به دنبال ادراك و فهم عمل باشد. آري، تفکر در آیات و احکام الهی زمینهساز « عقل »
دوري انسان از کارهاي خلاف است. آموزهها و پیامها: 1. مقتضاي تقوا، نیکی به زنان طلاق داده شده است. 2. با هدیهاي مناسب،
از زنان طلاق داده شده دلجویی کنید. 3. در مورد آیات و احکام الهی خردورزي کنید.